{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی سنبه زدن، باذ در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی سنبه زدن، باذژکوب خراب کردن، برج حمل قوچ، گوسفند نر، دژکوب، پیستون منگنه ابی، تلمبه کلوخ کوب، کوبیدن، فرو بردن، بنقطه مقصود رسانیدن, معنی سنبه زدن، باذژکوب خراب کردن، برج حمل قوچ، گوسفند نر، دژکوب، پیستون منگنه ابی، تلمبه کلوخ کوب، کوبیدن، فرو بردن، بنقطه مقصود رسانیدن, معنی sjfi xbj، fاvژlmf ocاf lcbj، fc[ pkg rm]، ;mstjb jc، bژlmf، /dsتmj kj;ji اfd، تgkfi lgmo lmf، lmfdbj، tcm fcbj، fjrzi krwmb csاjdbj, معنی اصطلاح سنبه زدن، باذژکوب خراب کردن، برج حمل قوچ، گوسفند نر، دژکوب، پیستون منگنه ابی، تلمبه کلوخ کوب، کوبیدن، فرو بردن، بنقطه مقصود رسانیدن, معادل سنبه زدن، باذژکوب خراب کردن، برج حمل قوچ، گوسفند نر، دژکوب، پیستون منگنه ابی، تلمبه کلوخ کوب، کوبیدن، فرو بردن، بنقطه مقصود رسانیدن, سنبه زدن، باذژکوب خراب کردن، برج حمل قوچ، گوسفند نر، دژکوب، پیستون منگنه ابی، تلمبه کلوخ کوب، کوبیدن، فرو بردن، بنقطه مقصود رسانیدن چی میشه؟, سنبه زدن، باذژکوب خراب کردن، برج حمل قوچ، گوسفند نر، دژکوب، پیستون منگنه ابی، تلمبه کلوخ کوب، کوبیدن، فرو بردن، بنقطه مقصود رسانیدن یعنی چی؟, سنبه زدن، باذژکوب خراب کردن، برج حمل قوچ، گوسفند نر، دژکوب، پیستون منگنه ابی، تلمبه کلوخ کوب، کوبیدن، فرو بردن، بنقطه مقصود رسانیدن synonym, سنبه زدن، باذژکوب خراب کردن، برج حمل قوچ، گوسفند نر، دژکوب، پیستون منگنه ابی، تلمبه کلوخ کوب، کوبیدن، فرو بردن، بنقطه مقصود رسانیدن definition,